پرش به محتوا

پژوهش پیامدهای وضع محدودیت بر کار و آموزش زنان در افغانستان

پدیدآورندگان اثر: پوهندوی دکتور نجیب الرحمن حدید، پوهنیار نیلوفر وقفی، پوهنیار راضیه طبیب زاده، دوکتور افسانه واحدیار و پوهنیار هارون حکیمی

چکیده

زنان و چگونگی حضور و فعالیت اجتماعی آن‌ها، از مسائل عمدۀ روزگار ماست.  مسئله زنان، در ذیل مفهوم کلان حقوق بشر جای گرفته و  بخش اعظمی از گفتمان سیاسی اجتماعی روزگار ما، معطوف به این مسئله است. در افغانستان نیز، زنان و قضایای مرتبط و مربوط به آن‌ها، همواره یک مسئله اجتماعی سیاسی بوده‌اند. این مسئله، در همۀ نظام‌های پیوسته‌درحال‌ِتغییر، حداقل در یک قرن گذشته، همواره محل دغدغه بوده است. هریک از نظام‌های سیاسی اجتماعی، باپشتوانه‌های مختلف و بسا اوقات مخالف فکری، با مسئله زنان، با رویکردهای متفاوت و مختلفی تعامل کرده‌اند. با سقوط جمهوری سوم در افغانستان و بازگشت “امارت اسلامی” به قدرت، مسئله زنان دوباره محل دغدغه و نگرانی قرار گرفت. حکومت سرپرست “امارت اسلامی” در نخستین اقدام‌ها، به‌صورت تدریجی، تمامی مصادیق حضور و فعالیت اجتماعی زنان را به‌حالت تعلیق درآورد. آموزش زنان در کلیۀ مقاطع تحصیلی متوسطه، لیسه و تحصیلات عالی ممنوع شد؛ زنان شاغل از حضور در سازمان‌های دولتی، غیردولتی و موسسات خارجی و بین‌المللی منع شدند؛ و حضور زنان در تمامی مراکز فرهنگی، ورزشی و خدماتی مربوط و مرتبط، “تا امر ثانی”ممنوع قرار داده شد. این محدودیت‎‌ها، با واکنش‌های گستردۀ ملی و بین‌المللی روبرو شده است. بسیاری از کارشناسان ملی، نهادها و سازمان‌های مختلف بین‌المللی به وضع این محدودیت‌ها واکنش نشان داده‌اند. این پژوهش، پیامدهای این محدودیت‌ها را در عرصه‌های مختلف حیات اجتماعی شهروندان افغانستان مطالعه می‌کند. پژوهش، درعین‌ِحال، ابعاد مختلف سیاست‌گذاری‌های معطوف به “محدودسازی” حضور زنان در جامعه را آسیب‌شناسی خواهد کرد و تبعات آنی و آتی این سیاست‌گذاری‌ها را در حوزه‌های مختلف در جامعه مورد مطالعه قرار خواهد داد.  در این پژوهش، برای تحقق اهداف و پرداختن به پرسش‌های تحقیق، با کارشناسانی در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، به‌شیوۀ مصاحبۀ نیمه‌ساختاریافته گفت‌وگو شده است.  مصاحبه‌شوندگان در این پژوهش، هفده نفر، شامل مردان و زنان، در در دو حوزۀ دانشگاهی و غیردانشگاهی بوده‌اند. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد وضع محدودیت‌ها بر آموزش و کار زنان در جامعه، بر حوزه‌های “خانواده و تربیت”، “سلامت”، “فرهنگی”، “اجتماعی”، “حقوق شهروندی”، “اقتصادی”، “کار و اشتغال”، “سرمایۀ انسانی و مشارکت”، “پیشرفت و توسعه”، “علمی”، “مهاجرت”، “سیاسی”، “تعامل با جامعۀ جهانی” و حضور و وجهۀ بین‌المللی” اثر می‌گذارد. سیاست‌های محدودسازی، در هریک از حوزه‌های فوق، حامل آثار و پیامدهای فراوانی‌ست که حیات اجتماعی شهروندان را، هم در کوتاه‌مدت و هم در طولانی‌مدت، با چالش مواجه می‌کند. این آثار و پیامدها می‌تواند به تداوم بحران ناشی از نابسامانی در چهار دهه، در ابعاد داخلی و خارجی، و بحران توسعه در کشور کمک کند و بر دامنۀ بحران، در ابعاد فوق، بیفزاید.  

Abstract

Women, their presence and social activity are one of the major issues of our time. The issue of women is placed under the general concept of human rights and a large part of the social political discourse of our time is focused on this issue. In Afghanistan, women and related issues have always been a social and political issue. This issue has always been a concern in all continuously changing systems, at least in the last century. Each of the socio-political systems have interacted with the women’s issue with different approaches, with different bases and most of the time with the intellectual opposition.  With the fall of the Third Republic in Afghanistan and the return of the “Islamic Emirate” to power, the issue of women became a concern again. In the first steps, the caretaker government of “Islamic Emirate” gradually suspended all instances of women’s presence and social activity. Women’s education was banned in all secondary, high school and higher education levels; Working women were prohibited from participating in governmental organizations, non-governmental organizations, foreign and international institutions; And the presence of women in all related cultural, sports and service centers was prohibited “until further notice”. These restrictions have faced widespread national and international reactions. Many national experts, institutions and various international organizations have reacted to the imposition of these restrictions. This research studies the consequences of these restrictions in various fields of social life of Afghan citizens. At the same time, the research will pathologies the different aspects of the policies aimed at “limiting” the presence of women in the society and will study the immediate and future consequences of these policies in different areas in the society. In this research, in order to fulfill the goals and address the research questions, experts in the cultural, social, political and economic

این اثر را می‌توانید از چوک‌ گل‌ها،جنب کتا‌خانه عامه هرات، کتاب‌خانه فاروقی بدست آوردید.

به اشتراک بگذارید