پرش به محتوا

گزارش

می‌خواستم که طرف شهر برای خرید بروم. به موتور سایکلم سوار بودم که ناگهان یک صدا شد؛ اطراف‌ام را نگاه کردم که ببینم صدا از چیست، زمانی‌که چشم‌ام به قریه‌ی‌مان افتاد دیدم تمام خانه‌های قریه به یک بارگی از جای‌شان بلند شده و همه هموار به زمین شدند. از بس که ترسیده بودم از موتور سایکل افتادم و پایم شکست.”

روایت‌های از زلزله

خانمی در هرات، با ایجاد یک کارخانه‌‌ی پروسس و بسته ‌بندی مواد خوراکی، به شماری از زنان نیازمند زمینه‌‌ی کار را فراهم کرده است.

توسط زنان برای زنان