پرش به محتوا

گزارش

هر روز ساعت شش صبح به خاطر جمع‌آوری پلاستیک و بوتل ‌های نوشابه از خانه بیرون می ‌شود.

عبدالله کودک هشت ساله ‌ی است که از دو سال بدین طرف می‌شود که به خاطر رفع نیازهای اولیه زندگی خود و فامیل خود صبح تا بیگاه را در جاده‌ها سپری می ‌کند.

روزجهانی کودک؛ کودکان افغان و مشقت ‌‌های زندگی

می‌خواستم که طرف شهر برای خرید بروم. به موتور سایکلم سوار بودم که ناگهان یک صدا شد؛ اطراف‌ام را نگاه کردم که ببینم صدا از چیست، زمانی‌که چشم‌ام به قریه‌ی‌مان افتاد دیدم تمام خانه‌های قریه به یک بارگی از جای‌شان بلند شده و همه هموار به زمین شدند. از بس که ترسیده بودم از موتور سایکل افتادم و پایم شکست.”

روایت‌های از زلزله