کتاب حاضر اثر یکی از اندیشمندان و نواندیشان مسلمان (اهل عراق)، است که در راستای بازسازی اندیشه و مفکوره اسلامی نگاشته شده است. ایشان با برداشتهای آموزنده از مقولهها و آموزههای اسلامی به مقوله تجدید و احیاگری را مطرح کرده است؛ مقولهای که در درازنای تاریخ تمدن اسلامی فراز و نشیبهای متعددی را پشت سر گذارده است چون تجدید و احیاگری و به تعبیر سازندهی بازسازی اندیشه در عرصههای مختلف مقولهای است که در گفتار پیامبر اکرم (ص) بکار رفته است. و در این کتاب بازتاب بسزایی یافته و از جمله دغدغههای فکری و اجتماعی نگارنده را ترسیم مینماید و همچنین در این کتاب نگریستن به مقولهی احیاگری از زاویهی یک نحلهی فکری خاص خودداری شده و کوشش نگارنده بر آن بوده است که تمام نحلههای اندیشهای موجود را در درازنای تاریخ اسلام مورد تأمل قرار دهد و جایگاه آنها را در اثرگذاری مثبت در روند های اجتماعی و فرهنگی شناسایی نماید.
تحلیل و نبشت
همچنان که تهاجم روسیه به اوکراین در جریان است، حضور فراگیر شبکههای اجتماعی در بستر آن چشمگیر بوده است. علاوه بر جنگ اطلاعات میان دولتها، ارتشها و نهادهای درگیر، و گزارشهای روزنامهنگاران معتبر، اکنون امکانات نامحدودی برای افراد عادیِ درگیر این وقایع وجود دارد تا تجربههای خود را با دیگران در میان گذارند. شهادتهای دست اول و عکسها از جنایتهایی مانند بوچا و ماریوپول میتواند بهطور زنده در پیامخوانهای ما در شبکههای اجتماعی ظاهر شود و به شکلی نامتجانس در کنار میمهای پرطرفدار این شبکهها و ویدیوهای گربهها جا بگیرد.
آیا شبکههای اجتماعی میتوانند روند جنگ را تغییر دهند؟
یک سال و اندی از سقوط دولت جمهوری اسلامی افغانستان و روی کار آمدن امارت اسلامی میگذرد و سال گذشته در همین حوالی مردم تجربه تلخی دیگر سقوط نظام را به سان سالهای پیش را تجربه کردهاند. مردم بیشتر از اینکه از فروپاشی نظام و فرار رییس جمهور ناراحت باشند، از شروع دوباره، آغاز جنگ دیگر در کشور و فرار نخبههای کشور نگران بودند. اما در کنار این چالشها، این زمان و خروج نیروهای امریکایی، فروپاشی یک نظام فاسد به عنوان یک فرصت استفاده کرد.
یکسالگی سقوط؛ فرصت یا چالش؟
وقتی در یک جامعهی سنتی صحبت از مستقل بودن زنان میشود یا این که میگویند زنان برای رهایی از ستم نخست باید پا به عرصهی بیرون گذاشته و در تولید اجتماعی شرکت کنند؛ بسیاری از کسانی که مستقل بودن زنان و بیرون شدنشان را از چارچوب خانه به زیان آنها میدانند برای مانع شدن از رهایی زنان از ستم خانگی بهخصوص زنان خانهدار میگویند که زنان باید در خانه بمانند و مراقب زندگی و فرزندانشان باشند. چون وقتی زنان در بیرون از خانه باشند چه کسی باید به فرزندانشان رسیدگی کند و با این حرفها میخواهند بسیاری از زنان را تحریک کنند که دست از فعالیتهای اجتماعیشان بردارند، در غیر این صورت چه فرزندانشان در خانه بمانند و چه در مهد کودک باز هم مادران آن طور که باشد متوجه فرزندان خود نمیباشند.
آزاد کـردن مادران
مقالات مولانا يا فيه ما فيه، مجموعهاي است از سخنان مولانا در جمع دوستان و مريدان که به فاصلهها و مناسبتهاي مختلف ايراد شده و پس از رحلت ايشان به دست يکي از مريدان و احتمالاً پسرشان – سلطان ولد – تدوين شده است. اين سخنان که تحت عناوين فيهمافيه و يا «مقالات» چاپ و منتشر گرديده حاوي هفتاد و يک سخنراني است. احتمال ميرود اين مقالات از روي يادداشتهايي گردآوري شده است، جهت آن-که تعاليم مولانا محفوظ بماند. از مطالعه مقالات بر ميآيد که فيهمافيه به سبک سخنراني است، و صناعات سخن، کلمات عربي و عبارت پردازيهاي استواري که از متون ادبي اين دوره انتظار داريم، در آن راه ندارد. همچنين، سبک درس گفتن يا سخن راندن در اين مقالات نشان ميدهد که شنوندگانش نه از زمره اهل فضل و خرد، بلکه مردان و زنان طبقه متوسط و عدهاي از حکومتمداران بودهاند.