پرش به محتوا

تحلیل و نبشت

در عصری که ما زندگی می‌کنیم رویکرد جهانی طوری است که دگر “من” کمتر بها دارد و بیشتر باید به “ما‌” نگاه کرد. ما دیدیم که چطور نوع زندگی یک بشر در شرق میلیون‌ها نفر در جهان را متأثیر می‌کند. وقتی فردی در چین کرونا گرفت دیری نپایید که این مریضی برای بشر دیگری در کوه‌های پامیر در واشنگتن امریکا سرایت کرد اگرچه از گذشته‌های دور نیز معنی زندگی بشر در گرو ارتباطات بوده است، اما امروز با گسترش ارتباطات این پدیده بیشتر به چشم می‌خورد. روی همین منظور است که جایگاه کنونی ما را دهکده جهانی نامیده‌اند. ارتباطات کشورها به شدت می‌تواند به گسترش دانش و کاهش مشکلات جامعه‌ی بشری کمک کند. از آنجاییکه افغانستان نیز جز کشورهای است که به شدت وابسته‌ی کمک‌های بشری است، بنابراین حفظ رابطه با کشورهای منطقه و جهان برای افغانستان به مثابه‌ی خون در رگ است. اگرچه شماری از کشور‌های منطقه با مقام‌های امارت اسلامی نشست‌های داشته‌اند و خواهان گسترش ارتباطات‌شان با افغانستان شده‌اند، اما از پهلوی دیگر بسیاری از کشورهای جهان به ویژه کشورهای غربی نسبت به گذشته با افغانستان مراودت کمتری دارند و در، سفارت‌های‌شان را در کابل بسته‌اند و ادامه این روند ممکن است که باعث انزوای کشور شود.

ادامه انزوا به نفع افغانستان نیست

به‌تازگی آمنه محمد، معاون سرمنشی سازمان‌ ملل متحد به کابل سفر کرده است و در این سفر در کنار موضوعات مختلف، بیشتر روی کار زنان در موسسات و ادامه‌ی کمک‌های بشردوستانه به افغانستان با مقامات امارت اسلامی گفتگو کرده است. مسوولان امارت اسلامی می‌‌‌گویند که نمی‌توان با کار نکردن چند زن زنانی بسیاری را از مساعدت محروم کرد و در طرف دیگر هیات سازمان ملل می‌گویند که در صورتی که کار نکردن زنان ادامه پیدا کند، کمک‌های بشردوستانه به افغانستان قطع خواهد شد. ضرر پافشاری این دو طرف به مردم افغانستان خواهد رسید.

سفر آمنه محمد به کابل؛ انعطاف می‌تواند افغانستان را نجات دهد

در نوامبر سال ۲۰۲۱، سیمون کوفه، وزیر امور خارجه‌ی تووالو ــ کشوری متشکل از مجموعه‌ای از جزایر مرجانیِ کم‌ارتفاع در اقیانوس آرام جنوبی ــ در کنفرانس تغییرات اقلیمى گلاسکو از پشت یک تریبون چوبی سخنرانی کرد. این دقیقاً همان چیزی است که در یک اجلاس بین‌المللی انتظارش را داریم. با این تفاوت که تریبون و خودِ کوفه با کت و شلوار و کراواتش، چندین فوت در اقیانوس فرو رفته بودند. او در سخنرانی خود، که از قبل در محلی در تووالو ضبط شده بود، به نمایندگان گفت که کشورش در حال «زیستن با واقعیت» تغییرات اقلیمى است. او گفت: «وقتی دریا در اطراف ما دائماً در حال بالا آمدن است، تحرک اقلیمى باید در اولویت قرار گیرد.»

آیا مرزبندى بین کشورها واقعاً ضروری است؟

وقتی یک هنرمند کاری غیراخلاقی انجام می‌دهد با اثر هنری او چه باید کرد؟ همچنان مخاطبش باشیم و اثر را جدا از صاحبش بدانیم یا اینکه آن را بخشی از آدمی بشماریم که دست به کاری غیراخلاقی زده و تحریمش کنیم؟ این یکی از بحث‌های بدون نتیجه‌ی من با دوستانم در این اواخر است، گرچه می‌دانم که بحثی جهانی هم هست. در اینجا نمی‌خواهم جوابی قانع‌کننده به این سؤال بدهم و مسئله را حل کنم بلکه تلاش می‌کنم که نگاه‌ها و دغدغه‌های متفاوتی را که پیرامون آن وجود دارد بررسی کنم.

هنرمند بی‌اخلاق ــ آیا آثار هنری‌اش را باید جدا از خود او ارزیابی کرد؟

نجیب محفوظ، زاده‌ی ۱۱ دسمبر ۱۹۱۱ و در گذشته‌ی ۳۰ آگوست ۲۰۰۶، نویسنده و نمایشنامه نویس مصری و برنده‌ی جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۸۸ بود. محفوظ در یکی از محلات قاهره به نام جمیلیه به دنیا آمد. او که فرزند یک کارمند دولتی بود، از سال ۱۹۳۴ تا زمان بازنشستگی‌اش در سال ۱۹۷۱ در قسمت فرهنگی خدمات کشوری مصر کار کرد. محفوظ ابتدا در وزارت موقوفات به کار پرداخت و سپس رئیس بنیاد حمایت از سینما و در دوران پایان کارمندی، مشاور وزیر فرهنگ شد. او در طول دوران حرفه‌ای خود، ۳۰ کتاب داستانی نوشت. محفوظ در آثار خود، دیدگاه‌های منتقدانه‌ای را از رژیم سلطنتی قدیمی مصر، استعمار انگلیس و مصر کنونی بیان می‌کرد. تعداد زیادی از رمان‌های برجسته‌ی او، در مورد مسائلی اجتماعی از قبیل مشکلات زنان و زندانیان سیاسی است. محفوظ تا روز درگذشتش، سال‌خورده‌ترین برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات و مسن‌ترین برنده‌ی جایزه‌ی نوبل پس از برتراند راسل و هالدور لاکسنس بود. نجیب محفوظ در جولای سال ۲۰۰۶ پس از یک عمل جراحی ناموفق بر روی سرش، تحت مراقبت‌های ویژه‌ی طبی بود و عاقبت در ۳۰ آگوست سال ۲۰۰۶ درگذشت.

یک نصفه روز در مکتب(داستان)