پرش به محتوا

تحلیل و نبشت

شبی به ماه نگریسته ای تا با تو، از رازش بگویم؟
مه فشاند نور و سگ عوعو کند هر کسی بر خلقت خود می تند
هر کسی را خدمتی داده قضا در خور آن گوهرش در ابتلا

این اشعار از دیباچه دفتر ششم مثنوی معنوی است. یعنی ماه نور میافشاند و سگ عوعو میکند، هر کسی بر خلقت خویش میرود. یعنی؛ خاصیت ماه نور خود را بر زمین و اهل زمین نثار کردن و خاصیت سگ در برابر نور ماه پارس کردن است.

به موجب این آیه کریمه «فطرة الله التی فطرالناس علیها لا تبدیل لخلق الله»، لابد هر کسی بر مقتضای خلقت اصلی خود عمل میکند. قل کل یعمل علی شاکلته، به موجب این نص شریف تمام آدمیان بر مقتضای شاکله طبیعی خود عمل میکنند. بحرالعلوم مینویسد: “مراد از خلقت، آنچه که طبیعت بران مفطورست از فعل به قدر استعداد عین ثابت و ظاهرست که از هر کسی به قدر خلقت خود ظهور می آید چنانکه حلقه سگ شورست و حلقه ماه روشنی دادن است …” و کل اناء یترشح بما فیه. به موجب این قول، در کاسه وجود هر کس هر چه قرار داده شده باشد، همان به ظهور میآید. هر بار که از افراد گمراه و از اصحاب غوایت، فسق و معصیت و کفر و نخوت و خصلتهای امثال اینها به ظهور بیاید، آن سعادتمندانی که اهل هدایت و اصحاب طاعتند، با رفق و ملایمت و با لطف و پند و نصیحت آنان را به طریق حق ارشاد و دعوت کنند.

ماه و نور در اندیشه مولانا

یکی از سوالاتی که امروز ذهن و ضمیر بسیاری را به خود مشغول نموده است، اینست که:
آیا ناتو و دیگر نیروها در افغانستان موفق به آوردن صلح و ثبات می‌گردند؟ اگر جواب را از وضع و حالت موجود دریافت نمائیم « نه » خواهد بود. برای اینکه وضع امروزی افغانستان چیزی کمتر از دوران‌های گذشته ندارد. به هیچ چیز اعتماد نمانده و هیچ چیز بر مراد ملت افغانستان ادامه ندارد. گذشته از آن دست کم گرفتن افغانستان و به یک دست برداشتن آن اشتباهیست که کمک کننده‌های خارجی هر روز مرتکب آن می‌گردند. خیلی قوت‌ها و قدرت‌های بزرگ و افسانوی وقتی وارد معرکه افغانستان شدند و خواستند اینجا را فتح شده و قلمرو بی‌دردسر خود بسازند، هیچ وقت به آرمان خود نرسیدند. اگر از اسکندر و چنگیز و تیمور و بریتانیای کبیر و اتحاد جماهیر شوروی و بالاخره پاکستان، همه بالنوبه تلاش‌های پر از مصرف کردند. اما با گذاشتن تلفات و شکست با رسوایی از این سرزمین مانند مارهای زخمین کوچیدند.

شکست ناتو؛ تحلیل شورا درست بود و ما در سال( 2008 میلادی) گفته بودیم!

وقتی از تحول ارتباطات صحبت می‌کنیم، منظور ما تنها تغییر کردن مفهوم زمان و مکان در انتقال و دریافت پیام نیست. وسایل ارتباطات نوین، به ویژه شبکه‌های اجتماعی در کنار این‌که رساندن و گرفتن پیام‌ را سرعت بخشیده، روی نوع بروز هویت‌ افراد نیز اثر گذاشته‌اند. دانشمندان علوم اجتماعی و ارتباطات بر ظهور شخصیت متفاوت فرد در شبکه‌های اجتماعی نیز تأکید کرده‌اند. به طور مثال، اگر کاربری در حوزه حقیقی درون‌گرا باشد، ممکن است در شبکه‌های اجتماعی به دلیل رفع بعضی از محدودیت‌ها، مثل عدم شناخته شدن هویت، برون‌گرا باشد. حتا ممکن است که با هویت‌ گنگ هر ناکرده‌ و ناگفته‌ای که بروز آن در فضای حقیقی برایش ناممکن می‌نماید را در فضای مجازی برون اندازد. فحاشی مجازی و خشونت لفظی نیز جزو همین‌دست پدیده‌ها است که می‌توان با هویت پنهان یا آشکار، راحت‌تر در فضای مجازی بروز داد. بهتر است بگوییم که این فضای غیرحقیقی برون‌اندازی سوءرفتار کلامی را آسان‌تر کرده است. در این مقاله به این می‌پردازیم ‌که دگرگونی ارتباطات، به ویژه ظهور شبکه‌های اجتماعی، چقدر بر فحاشی در فضای غیرحقیقیی در افغانستان تأثیر داشته است؟

تحول ارتباطات؛ فحاشی مجازی با هویت «گنگ» در افغانستان

چندی پیش کتاب «انسان در جستجوی معنا» را مطالعه می‌کردم. وضعیت اسفبار اسیرها که در این کتاب ذکر شده را پیش چشمانم مجسم می‌کردم و شرایط فعلی جامعه را نیز با تأسف در نظر گرفتم که «باور» و «امید» رو به کاستی می‌رود. قرائت ناصواب از دین و دیانت، ضعف اخلاقی و قانون گریزی و صدها مشکل دیگر، معنا و مفهوم زندگی را کمرنگ می‌کند.

مولانا و معنای زندگی

امروزه از بزرگ‌مسأله‌هایی که کشورهای رو به توسعه را با چالش‌ها‌ی پیچیده و متنوعِ اجتماعی رو‌به‌رو کرده‌است، نبودِ تعریفِ جامع و کامل از واژه‌ی بی‌سوادی و یا هم کم‌سوادی اجتماعی است. اگر چه همین کم‌سوادی و بی‌سوادی اجتماعی است که اراده‌ی تصمیم‌گیری را از طبقه‌ی آموزش‌دیده در اجتماع گرفته و می‌گیرد و نیز نبود آگاهی، برابری و عدالت اجتماعی از پیامد‌های بی‌سوادی است؛ با این حال بایسته است تا در ارتباط به این مسأله، تعمقی کرد و چون و چراها را پیش کشید.

چیستی سواد