پرش به محتوا

بینش ما نسبت به جهان

کبرا سالاری

هر کسی نوعی فلسفه دارد، زیرا بینش ما نسبت به هر چیزی فلسفی است، مثلاً نگرش طبقه‌ی فقیر نسبت به جهان هر چه که باشد چه خوب چه بد، نگاه فلسفی است یا نگرش یک دانش‌آموز نسبت به آموزگار فلسفی است. فلسفه‌ای ما جهان‌بینی ماست، این جهان‌بینی می‌تواند از دو جهت باشد؛ ایده‌آلیستی یا ماتریالیستی.

بینش ماتریالیسم نسبت به جهان بر اساس ماده است یعنی این که ماتریالیست‌ها ماده را بر روح مقدم می‌دانند و سعی می‌کنند برای تفاسیری که متعلق به جهان مادی است را ثابت کنند. ماتریالیست‌ها به یک جهان باورمند‌اند و جهان ثانی یا جهان دوم را نمی‌پذیرند، زیرا ماتریالیست‌ها هر چیز روحی را وابسته به مادی می‌دانند.

ماتریالیست‌ها تغییر و تکامل را در ماده می‌دانند؛ اما بینش ایده‌آلیست‌ها نسبت به جهان براساس روح است و روح را بر ماده مقدم می‌دانند. ایده‌آلیست‌ها به دو جهان متعقد هستند و این جهان را پلی برای رسیدن به جهان دوم می‌دانند در اصل آن جهان را در اولویت قرار داده‌اند، مثلاً اگر در جامعه‌ای طوفان شود، ماتریالیست‌ها سعی دارند تا دلیل وقوع طوفان را دریابند و در پی راه حلی برایش باشند تا بتوانند تغییر ایجاد کنند، اما ایده‌آلیست‌ها دلیل آن را خشم خداوند بر آن جامعه دانسته و راه حل آن را دعا کردن و منتظر ماندن می‌دانند. ماتریالیست‌ها معتقد اند، هر چیزی که وجود دارد دارای زمان و مکان است در غیر آن صورت غیر علمی است، بنابراین ماده را مقدم می‌دانند، ولی ایده‌آلیست‌ها‌ معتقد هستند که جهان مادی را نیروی کنترول می‌کند که در اصل خداوند آن را کنترول می‌کند، اما ماتریالیست‌ها دلیل حرکت ماده‌ را نیروی خارجی نمی‌دانند، بلکه وابسته به محرک‌های درونی آن است به همین دلیل آن‌ها همیشه اشیا را تکه تکه نموده و بعد به اجزای آن می‌پردازند که چگونه حرکت می‌کنند. چنانچه یک ماتریالیست متعقد است «هنگامی که به عمق اتم سفر می‌کنیم به یک سری پروتون‌ها مواجه می‌شویم که هر وقت خودبه‌خود بوجود می‌آیند و به خودی خود، هر وقت که می‌خواهند نابود می‌شوند، بنابراین نه تنها تمام جهان می‌تواند مانند پروتون‌ها بوجود آید، بلکه برای پیدایش هم نیازمند علت نیستند.» به همین دلیل آن‌ها به نیروی خارجی نمی‌پردازند و حرکت را در درون ماده بررسی می‌کنند.

ماتریالیسم و ایده‌آلیسم با هم در تضاد اند چنانچه در کتابی از موریس کنفورت تحت عنوان «ماتریالیسم دیالکتیک» چنین آماده است «سه نوع ابزار عمده‌ای ایده‌آلیست در مقابل ماتریالیست:

۱. ایده‌آلیست‌ها می‌گویند که دنیای مادی وابسته به دنیای روحی است.

۲. ایده‌آلیست‌ها معتقد اند که روح یا ذهن می‌تواند جدا از ماده وجود داشته باشد.

۳. ایده‌آلیست‌ها می‌گویند که یک قلمرو مرموز و ناشناخته وجود دارد.

سه ابزار عمده‌ای ماتریالیسم در مقابل ایده‌آلیسم:

۱. ماتریالیسم می‌گوید که دنیا بر نفس ماهیت‌اش مادی است و هر چیزی که وجود دارد به علت مادی بوجود آمده است.

۲. ماتریالیسم‌ها می‌گویند: ماده واقعیت عینی مستقل و خارج از ذهن است و هر چیز فکری محصول پروسه‌ی مادی است.

۳. ماتریالیسم معتقد است که جهان و قوانین آن کاملاً شناخته شدنی است و هیچ چیزی نیست که در ذاتش ناشناختنی باشد.»

تا این جا مفهوم ماتریالیسم و ایده‌آلیسم و تضاد آن‌ها را تا حدوی بیان نمودم و این که بینش ما نسبت به هر چیزی نوعی فلسفه است. در جهان هر آنچه که وجود دارد در تضاد است مثل شب و روز، آب و آتش، خوب و بد،…

در جایی که تضاد باشد نیروی تکامل نیز موجود است. بینشی که ما نسبت به جامعه داریم ایده‌آلیستی است. اتفاقاتی که در جهان و جامعه رخ می‌دهد را بدون چون و چرا می‌پذیریم، بدون این که برایش راه حلی پیدا کنیم و در صدد ایجاد تغییر و بهبود شرایط کنونی باشیم. تنها کاری که می‌کنیم، منتظر می‌مانیم. تغییر را ایجاد نمی‌کنیم در اصل عده‌ای از افراد، از تغییر می‌ترسند. آن‌ها ترس از رانده شدن دارند که مباد با ایجاد تغییر رانده شوند و یا چیزی را از دست دهند، همین ترس‌شان مانع تغییر می‌شود و شرایط را همان گونه که است می‌پذیرند. در اصل آن‌ها این جهان را مقصد اصلی نمی‌دانند، بخاطر همین هم تلاشی برای ایجاد تغییر نمی‌کنند، در صورتی که جهان مرکب از تغییر است.

حالا نگاه فلسفی شما چیست؟ بینش شما نسبت به جهان چیست؟ آیا شما تغییر را می‌پذیرید؟

به اشتراک بگذارید