پرش به محتوا

عوامل و پیامدهای مهاجرت در افغانستان

رحمت‌الله فیضان

«عوامل و پیامدهای مهاجرت در افغانستان، با تمرکز بر موج اخیر و مهاجرت نخبگان از کشور» عنوان اثر علمی – تحقیقی بسیار موثر و مثمر از گروه پژوهش‌گران شورای مختصصان هرات که توسط پوهندوی دکتر نجیب‌الرحمن حدید، پوهنیار هارون کریمی، پوهنیار راضیه طبیب‌زاده، نذیراحمد سدید و عبدالرحمن کریمی در پنج فصل و ۲۲۳ صفحه نگاشته شده‌ است، به‌تازه رونمایی شد.

 در این اثر، مهاجرت و پیامدهای گستر آن به بحث گرفته شده که شامل: مفهوم مهاجرت، انواع مهاجرت، ابعاد مهاجرت، روندهای جهانی مهاجرت، فرصت‌ها و تهدیدات مهاجرت برای کشورهای مبدا و مقصد، مهاجرت نخبگان یا فرار مغزها، امواج مهاجرت در تاریخ افغانستان، پیامدهای موج اخیر مهاجرت برای افغانستان، پیامدهای سیاسی و اقتصادی مهاجرت، پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و آموزشی و بسیاری از موضوعات مهم که مربوط به مهاجرت است در این اثر علمی – تحقیقی تحت بحث و موشکافی قرار گرفته است.

اثرهای تحقیقی و پژوهشی شورای متخصصان هرات، به صفت یک نهاد علمی – تحقیقی ستودنی است و امیدوارم که از سوی حکومت سرپرست و هم از سوی نهادهای آکادمیک حمایت و تشویق شود تا در آینده با علاقه و ذوق به تحقیقات خود به نحوی احسن و سازنده، این شورا ادامه دهد.

حقیقت این است که جهانی شدن و تبدیل شدن جهان به یک دهکده، زمینه‌ی ارتباطات اجتماعی را در سراسر جهان گسترش داده است و همین موضوع، سبب شده که مهاجرت‌ها در سطح جهان آسان‌تر شود.

افغانستان هم به مثابه‌ی یک خانواده‌ی مرتبط به دهکده‌ی جهانی از این مهاجرت‌ها به‌ویژه مهاجرت اشخاص نخبه و متخصص مستثنی نیست!

ما در کشورهای همسایه‌ی خود، می‌بینیم که افراد نخبه و متخصص‌ بنابر عوامل مختلف، کشور خود را ترک می‌کنند و به‌دنبال یک زندگی نسبتا آرام و مصون مهاجرت می‌کنند؛ ولی قضیه‌ی مهاجرت افغان‌ها و متخصصان افغانی متفاوت است، قابل مقاسیه با مهاجرت‌های دیگر کشورها، به‌ویژه کشورهای همسایه یا جهان سوم نیست.

اگر به عقب برگردیم، می‌بینم که هم‌زمان با آغاز کودتای ۱۳۵۷ حذف فزیکی یا مهاجرت اجباری افغان‌ها که شامل متخصصان و نخبگان بود، آغاز و این پروسه تا امروز جریان دارد.

واسلی متروخین رئیس ارشیف کی جی بی در یاداشت‌های خود می‌نویسد که در حاکمیت نورمحمد تره‌کی و حفیظ‌الله آمین؛ صدها نخبه، متخصص و استادان پوهنتون‌ها/دانشگاه‌ها و مکاتب از بین برده شد، یا به ترک وطن مجبور شدند.

هم‌چنان در زمان جنگ‌های داخلی که در افغانستان به‌ویژه در کابل رخ‌داد موج عظیمی از مهاجرت افغان‌ها به‌سوی ایران و پاکستان سرازیر شده‌اند، مراکز عملی و اکادمیک در کابل به‌گونه‌ی عملی به سنگرهای جنگ‌سالاران تبدیل شد. موج عظیمی از متخصصان و استادان پوهنتون‌ها/دانشگاه‌ها و مکاتب به شکل گروهی مجبور به ترک وطن شده‌اند.

بعد از سال ۲۰۰۱، شماری از آنان دوباره به وطن برگشتند، ولی متاسفانه همان حس وطن‌دوستی قبلی در وجودشان احساس نمی‌شد. در سال ۲۰۲۱، هم‌زمان با خروج نظامیان ایالات متحده از افغانستان نقطه عطف دیگری در تاریخ پرفراز فرود مهاجرت به‌خصوص کادر علمی به حساب می‌آید.

این موج از لحاظ کیفیت و شیوه (ترک وطن) با همه‌ی انواع پیشین خود متفاوت به نظر می‌رسد. در ماه اسد سال ۱۴۰۰ با به قدرت رسیدن مجدد امارت اسلامی و خروج نظامیان امریکایی و ناتو از افغانستان‌، بسیاری از شهروندان کشور، به‌ویژه استادان پوهنتون‌ها/دانشگاه‌ها و مکاتب، روزنامه‌نگاران، زنان و شماری از کارمندان دولت سابق، تحت برنامه‌ی (تخلیه) ایالات متحده و شرکای بین‌المللی در افغانستان‌، از افغانستان خارج شدند.

به نظر شخصی بنده، گسترش مهاجرت به‌خصوص مهاجرت افراد نخبه و متخصص در قدم اول از احساس بی‌ثباتی و ناامنی سرچشمه می‌گیرد، در قدم دوم افت حس تعلق به سرزمین است، هم‌چنین کاهش آزادی‌های اجتماعی و فرهنگی و نبود شغل‌های مناسب هم سبب شد که افراد نخبه و متخصص دلبستگی چندانی به کشور خود نداشته باشند.

مهاجرت متخصصان و فرار مغزها که در ابتدا شامل خروج سرمایه‌های مالی و بشری می‌شود که هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ نیروی بشری بسیار مخرب و مضر برای کشور ما تمام می‌شود و در دراز مدت این روند، تبدیل به یک بحران و چالش برای نظام حاکم می‌شود؛ از جمله تشکیل جامعه‌ها و گروها تحت عناوین روشن‌فکری و جامعه‌های مدنی  خارج از کشور که به‌دنبال تغیر ماهیت تمدنی می‌شود و ثبات سیاسی کشور را از راه دور به مخاطره می‌اندازند می‌شود.

 با توجه به اهمیت حفظ نخبگان در کشور، امارت اسلامی مسئولیت دارد تا حس مالکیت کشور را به آنان برگرداند، ایجاد شایسته‌سالاری، توجه به تخصص و هم‌چنان سهیم ساختن آن‌ها در تصامیم خورد و بزرگ – تامین رفاه و حمایت از آن‌ها و ادغام دوبارهی‌ آنان در جامعه از مسئولیت‌های مهم، ملی و وطنی، امارت اسلامی می‌باشد.

به اشتراک بگذارید