پوهاندعبدالرحیم امید؛ استاد دانشگاه
حیات شهرنشینی درهرات تقریبا باحیات شهربین النهرین (عراق) مصر، هند وچین همزمان میباشد.
موقعیکه مهاجرت آریایی هابه این سرزمین آغازیافت درنقاط مساعد این خطه اساس دهات، قریه ها وقصبات گذاشته شد وآهسته آهسته نظربه پیشرفت صنایع وتجارت مواضع شهری نیزپدید آمد درصفحات شمال وغرب مملکت بلخ وهرات بنابرموقعیت مساعد ومناسب آن شهرهای بزرگ بنا یافت شهرقبلی هرات مانند بلخ از همان زمان باستان سرآمد تمام شهرهای گرد ونواحی آن حوزه شناخته می شد.
هخامنشی های فارس درزمان کوروش چشم طمع به شهربلخ وهرات که درآن زمان ازجمله شهرهای معمور وبا تمدن بودند دوخته وبعدازیک سلسله جنگ ها شهربلخ وهرات بدست آنها افتاد. البته دراین دوره یک سلسله تغییرات وتحولات درشکل وساختمان هاوهمچنان دروسعت آن پدیدآمد واین تغییرات هنوزانتظام نیافته بود که حملات اسکندرمقدونی شروع گردید. حکمران آن وقت هرات (ساتی برزان) درمقابل یونانی ها مقاومت شدید نشان داد. (10/ص98)
امااسکندرمقدونی موقعیت مهم سوق الجیشی هرات را درک کرده وبه این حقیقت پی برده بود که شهرهرات یگانه گذرگاهی است که میتواند درصورت تسخیرآن سرزمین های این نواحی وخاک هند رامتصرف کرد. همان بود که درسال 330 ق م هرات وبعضی شهرهای دیگرافغانستان را به تصرف خود درآورد. اسکندر مقدونی شهرهرات رابنام ارتکان یادکرده است (ارتاکایا اراتاکانا یا ارتاکوانا) غالبا شهری بود درمحل ارگ هرات ومرکزآن حوزه شناخته می شد. بدین لحاظ اسکندراین شهر را بنام شهرشاهی یا ارتاکانا خوانده است باوجوداینکه شهرهرات درحملات اسکندرمقدونی تخریب گردیده اما اسکندرمقدونی قلعه نظامی درآن شهر عمارکرد وبازماندگان اسکندر مقدونی نیز تغییرات وتحولاتی را در شهر هرات بوجود آوردند(12/ص338).
بعدازیونانی ها، کوشانی ها، هیاطله (یفتلی ها)وسامانی ها یکی بعدازدیگری درهرات به حکمرانی پرداختند. عساکربعدازشکست یزدگرد سوم پادشاه ساسانی داخل خاک افغانستان شده وبعد ازدو قرن اسلام درافغانستان گسترش یافت .
ازانتشاردین مبین اسلام به بعد که این سرزمین بنام خراسان یادمی شد شهرتاریخی هرات یکی ازبهترین مراکز ویا بخش های خراسان را تشکیل میداد .
ابن حوقل درکتاب صورت الارض (11/ص171) شهرهرات را چنین تعریف وتوضیح نموده است .
هرات نام شهری است که حصاراستوارداشته است دربیرون واندرون آن آبها است ودرداخل آن قهندژ(کهندژ)است ریاض نیزدارد که مسجد جامع درآن است دارالامارة درخان حصن (قلعه) درجای بنام خراسان آباد ازشهرثلث فرسخ فاصله دارد ومساحت شهرنیم فرسخ است وقسمت داخلی چهاردروازه دارد. نخست دروازه سرای که درشمال است وازآنجا به بلخ روند دوم دروازه زیاد است که درغرب است وازآن به نیشاپور روند سوم دروازه فیروزآباد است که درجنوب است وازآن به سیستان روند. چهارم دروازه خشک که درشرق است واز آن به غور روند. همه دروازه ها چوبین است جز دروازه سرای که آهنی است هردو دروازه بازار دارد اندرون شهر و زمین آن آبهای جاری است حصن (قلعه) رانیزچاردراست.
سترنج درکتاب سرزمین های خلافت شرقی درباره شهرهرات چنین می نویسد (1/ص428)
شهر مشهور هرات در زمان حکمروایی ملکان غوردارای 12000 دوکان، حمام وکاروانسرای ها متعدد 359 مدرسه وخانقاه وآتش خانه، 444000 خانه مردم نشیمند بود) ( 1/ص428)
بطورخلاصه گفته میتوانیم که شهرتاریخی هرات یکی ازبهترین مراکزاین خطه بوده. شهرت اعتلای آن درهمه جا پخش گردیده بود تا اینکه درسال 618 هجری مطابق 1214 میلادی حملات چنگیزمغول دراین سرزمین شروع شد. شهرهرات 7 ماه درمحاصره بود وبعدازمفتوح شدن به خاک یکسان گردید. سلاله کرت هرات باردیگرشهرهرات را آباد کردند اما تیمورلنگ (783 ھ ش) باردیگرظلم وستم چنگیزرادرشهرهرات روا داشت درحالیکه پسرتیمورشاه رخ هرات رامرکزقرارداد وبه اعتلای آن هرچه بیشترکوشید. اعتلا وپیشرفت علم وعرفان شهرهرات درزمان سلطان حسین بایقرا با توجه وزیردانشمندش امیرعلی شیرنوایی ازهمه وقت بیشتربود. دراین عهد خطاطی، رسامی، نقاشی، شاعری، موسیقی، معماری، کاشی سازی وسایر شعبات صنعت وعلوم بدرجه کمال رسیده بود آثار ویادگاری های آن دوره هنوزهم باقی است.
بعدازتیموریان شهرهرات بدست شیبانی های بخارا ومتعاقب آن صفویها برهرات تسلط یافتند تا اینکه در سال 1749 میلادی احمد شاه بابا برسراقتدارآمد ودوباره شهرهرات بیک شهرمنظم مبدل گشت. موقعیکه تقسیمات اداری بشکل منظم تربرای اولین باردرزمان امیرعبدالرحمن خان درمعرض اجرا قرارگرفت حوزه هرات نسبت تمرکزنفوس وانکشاف موضوع واهمیت منطقه بحیث یک ولایت درجمله 5 ولایت بزرگ افغانستان پدیدآمد وشهرهرات بنابرداشتن سابقه تاریخی، تمرکزنفوس وانکشاف موضوع شهری بحیث مرکز اداری ولایت هرات که یک ساحه نسبتا وسیعی را احتوا میکرد انتخاب شده ودرسال 1343 زمانیکه تقسیمات اداری افغانستان بشکل جدید ومنظم ترصورت گرفت ولایت هرات بایک وسعت معین ترکه به مقایسه سایر ولایات بدرجه ششم قرارمی گرفت درآمد.
بنابرتقسیمات جدید بازهم شهرهرات بحیث مرکزاداری ولایت هرات تعیین شد وتا اکنون ازلحاظ وسعت، شکل، نقش های گوناگون، جاده های متعدد، تعمیرات دولتی وشخصی وتوسعه منازل، مغازه ها وغیره تحولات زیاد را شاهد بوده است.
وجه تسمیه:
هرات اسم باستانی است ودراوستا ازآن نام برده شده است. درکتیبه داریوش بشکل هری وه (هریوه) آمده است دربعضی جا ذکرشده است که نام باستانی هرات اریه ومحتملا آریانا بوده احتمال دارد که نام هری وه هم ازهمین نام قدیمی مشتق شده. درزمان اسکندرمقدونی، هرات بنام (ارتاکوانا) یاارتا کوان یا ارتا کان یعنی شهرشاهی خوانده شده است .
اماقرارتحقیق مورخ مشهورکشورکهزاد نام سابقه هرات(هرویوHaroya) وقرارتحقیق عالم یونانی (Eratos thenes) (هریو) وقرارتحقیقات علمای ایران (هریوا) بوده است که به مرور زمان به اسم های هری، هراه، هراة وهرات مسمی گردیده است. (هری، هراة، هراه، هرات) (اصطخری درکتاب مسالک وممالک مینویسد) ( 19/ص 198)
( خراسان راجانبی است میان بیابان پارس ومیان هراة وغور وغزنین وجانب دیگردرحد غربی ازقوس تا نواحی فراه، وشهرهای خراسان کسی که براعمال جمع کنند وآنرانام برند وبازگویندچهارشهراست، نیشاپور، مرو، هراة وبلخ ) ( 9/ص198)
ادامه دارد…