بعد از تحولات اخیر، موج عظیمی از حرفهایها کشور را ترک گفتند و آنانی هم که باقی ماندهاند، یا منتظر راهی برونرفت هستند و یا اینکه هنوز امیدهایشان را در همین سرزمین جستجو میکنند و دنبال فرصتی برای شریک کردن تخصص و تجربهی خوداند. این امید، توجه و فرصت را از سوی امارت اسلامی میطلبد. اگر به بهانههای متفاوت از قشر حرفهای و متخصص رویگردانی شود، این افراد کشور را ترک خواهند گفت که منجر به تضعیف پشتوانهای سرمایه انسانی جامعه میشود.
مهاجرت نخبگان، پدیدهای تازه در جهان امروز نیست. اما به پیمانهای که امروز در افغانستان شاهد آن هستیم، دنیا کمتر در خود دیده است.
تنها در ماه آگست سال روان، بیش از صد هزار نفر از افغانستان تخلیه شدند. به تازگی اتحادیه اروپا اعلام کرده است که چهل هزار پناهجوی افغان را میپذیرد. همین طور، آمریکا نیز خاطر نشان کرده که روند تخلیه را دوباره از سر خواهد گرفت. با بیشتر شدن پذیرش درخواست افغانها از سوی کشورهای غربی، شرایط برای مهاجر شدن آسانتر شده و زمینه فرار مغزها از کشور نیز با سهولت همراه خواهد بود.
گرچه بعدها رسانههای بینالمللی گزارش کردند که بسا افرادی از کشور تخلیه شدند واجد شرایط نبودند، اما روندی که حالا برای خروج افغانها در حال طی شدن است، ممکن است به خروج نخبگان باقیمانده کشور بینجامد.
در حالی که در اوایل تصور بر این بود که به دلیل خطر تهدید امنیت جانی به ویژه برای نخبهگان، این افراد وطن را ترک میکنند، اما زمانی که اوضاع روشن شد و از هرج و مرج کاسته شد، امارت اسلامی عفو عمومی اعلام کرد. حالا با آنکه نخبهگان با خطر تهدید امنیت جانی از سوی امارت روبرو نیستند، اما با آن هم ممکن است که وضعیت بد مالی، عدم فراهم شدن فرصتهای تخصصی و بیتوجهی، آنان را مجبور کند که کشور را ترک بگویند.
فرار مغزها تنها ضرر، عدم توجه به نخبگان و متخصصان نیست. این افراد زمانی فرصت برای استفاده از تجربههایشان را نمییابند، از روی ناچاری به شغلی دیگری روی میآورند که این میتواند ضربهی مهلکی بر پیکر اقتصاد کشور باشد.
توجه به آنان نه تنها حکومتداری خوب و چرخهی منظم اقتصادی را در کشور رقم میزند بلکه فاصله میان دولت – ملت را کم کرده و میزان اعتبار دهی به آن دولت را در سطح ملی و بینالمللی افزایش میدهد.
بنابراین، بر امارت اسلامی است که در بحبوحهای که ناامیدی سایه افکنده، و نخبگان فکر میکنند که فرصتی برای محک استعدهایشان ندارد، وارد عمل شود و تخصصگرایی در کارها را اصل قرار دهد، تا باشد که برای مشکلات فعلی کشور به گونهی نظاممند چارهسنجی شود و متخصصان که ستونهای سازندهگی جامعهاند، خروج از کشور را تنها راه حل نپندارند و در راستای حل مشکلات بکوشند.