پرش به محتوا

ملک ستیز در گفتگو با ماهنامه تخصص: تا اجماع ملی نباشد، نباید به اجماع منطقه‌ای امید داشت‌

ترتیب‌دهنده: فریبا اکبری

رییس‌جمهور غنی در نزدهمین نشست شانگهای، به موضوع قابل توجه‌ی اشاره کرد: «صلح بدون اجماع منطقه‌ای ممکن نیست». این همزمان بوده است با آغاز مذاکرات صلح  افغانستان به رهبری آمریکا در قطر. حکومت افغانستان هم تأکید دارد که در اجماع منطقه‌ای برای صلح افغانستان موفق بوده است. اما بعضی از کنش‌گران سیاسی در افغانستان حکومت را موفق نمی‌دانند. در رابطه به چند و چون این موضوع مصاحبه داشتیم با دکتر ملک ستیز، پژوهش‌گر روابط بین‌الملل.

تخصص: با توجه به شرایطی که در حال حاضر در کشور، تعریف شما از اوضاع چیست؟

ملک ستیز: افغانستان یکی از دولت‌های است که در توجه عمیق جامعه بین‌المللی قرار دارد. افغانستان نمونه‌ی بارزی از توجه جامعه بین‌المللی است و این توجه جامعه بین‌المللی به صورت طبیعی انعکاس کرده به طرف منطقه‌ای. ما با دولت‌های (ایران، پاکستان آسیای‌میانه و فراتر چین، هند و روسیه) در منطقه شریک هستیم. این دولت‌ها نقش جامعه بین‌المللی در افغانستان را درک می‌کند و با در نظرداشت توجه بسیار کلانی که جامعه‌ی جهانی به افغانستان دارد و منابع گسترده که به افغانستان به مصرف رسانیده این کشورها افغانستان را به عنوان یک گذرگاه مهم اقتصادی می‌شناسند که امنیت در آن نقشی بسیار مهمی را بازی می‌کند. منطقه بربنیاد همین تفسیر به افغانستان نگاه می‌کند. بنابراین اجماع منطقه‌ای در افغانستان همیشه دست‌خوش یک سلسله بحران‌ها در منطقه بوده، چون در این منطقه ما منافع بسیار مختلف داریم.

ایران، پاکستان، آسیای‌میانه، هند، چین و روسیه اینها منافع مشترکی ندارند. منافع‌شان بسیار گسترده و از هم پاشیده است. بنابراین شکل‌گیری یک اجماع در منطقه به نفع افغانستان کار پر چالشی است.

تخصص: روزنه‌ای امیدی برای وجود اجماع منطقه‌ای برای صلح افغانستان وجود دارد؟

ملک ستیز: خوب این مربوط به سه عنصر بسیار مهم می‌شود. عنصر نخست این است، بازیگران بین‌المللی پیرامون افغانستان چه نگاهی دارند. آیا نگاه این‌ها نزدیک شده است. منظور من از بازی‌گران بین‌المللی به صورت کل، آمریکا و اروپا است. وقتی می‌گوییم بازی‌گران منطقه‌ی منظور‌مان روسیه، هند و چین است. آیا این بازی‌گران برای رسیدن به اجماع و هم‌‎باوری پیرامون آینده افغانستان به نتیجه‌ی رسیدند یا خیر؟ این در واقع پرسش اساسی است. اگر ما به این پرسش پاسخی ارایه بتوانیم. در آن صورت رسیدن به اجماع منطقه‌ا‌ی هم قابل دستیابی است، اما اگر این بازی‌گران بزرگ در پیوند به آینده افغانستان دچار مشکل استراتژیک باشند، در آن صورت ما از نبود یک اجماع منطقه‌ای رنج می‌بریم.

تخصص: می‌خواهم از شما بپرسم به جز کشورهای منطقه و بازی‌گران بین‌المللی دیگر چه کسانی در اجماع منطقه‌ای افغانستان نقش دارند؟

ملک ستیز: ببینید بحران‌های جهان نشان داده که وقتی شما می‌گویید جامعه بین‌المللی، تنها دولت‌ها مطرح نیست. بلکه سازمان‌ها اتاق‌های فکری نهادی‌های بین‌المللی این‌ها همه شامل این کانون می‌شوند. بلی، در ساختن اجماع منطقه‌ای، نهادهای بین‌المللی می‌تواند نقش بسیار مهم و خوبی داشته باشند. در افغا‌نستان نبود یک دولت کارا و فعال سبب شده که ما این نهادهای مهم بین‌المللی را در حل منازعات افغانستان  با خود نداشته باشیم. این یکی از چالش‌های مهم در مورد دولت افغانستان است.

تخصص: از نظر شما کشورهای منطقه در پشتیبانی از صلح افغانستان صادق‌اند و نگاه‌شان به دولت افغانستان چگونه است؟

ملک ستیز: در بحث سیاست و امور بین‌الملل چنین پرسش‌های ارزش محور، کمتر اتفاق می‌افتد. این کشورها در منطقه و جهان منافعی دارند، بنابراین نمی‌شود بحث صداقت را در مباحث سیاسی بر منافع مناطق یا دولت‌ها انطباق داد. صداقت در سیاست یک تعریف بسیار متفاوتی دارد و منافع دولت‌ها بیسار مهم است. هر آن گاهی که دولت‌ها منافع خود را در یک مسئله می‌بینند، در آن مداخله می‌کنند و اگر منافع‌شان نباشد در آن مداخله نمی‌کنند. بحث افغانستان یک بحث بسیار مهمی منافع استراتژیک دولت‌هاست و دولت‌های مانند پاکستان، ایران، هند، در افغانستان منافع دارند و این منافع‌شان، منافع بسیار عمیق استراتژیک است و سبب دشواری‌های درونی این دولت‌ها شده است. بنابراین به سختی می‌توانم پاسخ دهم که این دولت‌ها صادق هستند.

تخصص: چالش‌های که دولت افغانستان، فرا راه ایجاد اجماع منطقه‌ی داشته کدام‌‌ها بوده‌اند؟

ملک ستیز: مهم‌ترین چالشی که سبب می‌شود ما اجماع منطقه‌ای را نداشته باشیم، نبود اجماع ملی در افغانستان است. در اینجا می‌توانیم سه عنصر را مطرح کنیم. اول، نبود این اجماع در میان سیاست‌گران و دست‌اندرکاران امور سیاسی در داخل افغانستان سبب می‌شود که اجماع در سطح بین‌المللی خلق نشود. و این اجماع داخلی از نظر من مهم‌ترین چالش برای دولت افغانستان است.

عنصر دوم: نبود یک استراتژی دقیق و فعال و اجندای درست و سازنده در مذاکرات صلح است. تیم‌های مذاکره‌کنند ما دارای اجندا و تخصص کافی نیستند و عنصر سوم این است که ما تسهیل‌گران متخصص برای مذاکرات صلح نداریم. از همین سبب است که مذاکرات ما همیشه با چالش‌ها مواجه می‌‌شود و این چالش سبب می‌شود که مذاکرات دارای نتیجه‌ی خاصی نباشد.

تخصص: نقش نخبه‌گان را در قسمت ایجاد اجماع منطقه‎‌ی برای صلح افغانستان چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ملک ستیز: یکی از مشکلات مهم سیاست افغانستان، نخبه‌گان سیاسی هستند. وقتی ما می‌گوییم نخبه‌گان سیاسی منظور ما کسانی‌اند که دست‌اندرکار و یا خالق در نظام سیاسی افغانستان هستند. این گروه مشکلات بسیاری در همآهنگی با دولت، رهبری دولت داشتند. دولت در استفاده از این نخبه‌گان سیاسی برخورد خوبی نداشته. اما اگر منظور شما از نخبه‌گان تخصصی، روشنفکران و دگر اندیشان باشد، در این زمینه بیشتر دولت مقصر است به دلیل اینکه دولت با برخوردهای سلیقه‌ای قومی، زبانی، تنظیمی و قبیله‌ای تلاش کرده که گروه‌های بزرگی از متخصصان را از خود براند و نتواند اینها را با خود در برنامه‌های خود داشته باشد.

تخصص: آیا امکان فضایی اعمتاد سازی بین نخبه‌گان کشور و دولت برای اجماع منطقه‌ای وجود دارد؟

ملک ستیز: شما می‌دانید که در جوامع فقیر نخبه‌گان و شخصیت‌های علمی- تخصصی‌شان هم فقیر هستند. این فقر سبب می‌شود که این‌ها نتوانند، همان نگاه مستقل و تخصصی خود را در جامعه ترویج کنند. طبعاً وقتی دولت برای‌شان زمینه و امکانات را فراهم نمی‌سازد و برخورد غیر عادلانه با این نهادها دارد، نقش این برخورد در آینده سیاسی افغانستان اثر می‌گذارد. از این سبب من خوشبین نیستم که دولت بتواند این گروه بسیار مهم را جذب و از اندیشه‌های آنها استفاده کند.

اما یک چیز را نباید فراموش کرد که در این جمع کسانی هستند که به صورت مستقل بحث می‌کنند و در گفتمان‌های ارزشی سهم می‌گیرند و در روشن ساختن ذهنیت جامعه روشنگری می‌کنند اما رابطه ارگانیک بین اینها و دولت هنوز تأمین نشده است.

تخصص: سپاس‌‍‌گزاریم از این که وقت گذاشتید.

به اشتراک بگذارید