فریبا اکبری
خبرنگاران در برهههای زمانی گوناگون دچار چالش بودهاند و هستند. اما از آنجاییکه آزادی بیان و حضور رسانهها در افغانستان به گونهای مستقل پدیدهی نسبتاً تازه است اما شدت این چالشها برای خبرنگاران کشور بیش از هر جای دیگر جهان میباشد.
درست است که خبرنگاران در این چند سال طناب اسارت را پاره کردند و فضای نفس کشیدن را مهیا ساختهاند، اما این نفس کشیدن آنقدرها هم برایشان راحت نبوده. گاهی باید با تابوهای اجتماعی که در ذهن اکثریت جامعه خانه کرده است، مبارزه کنند و گاهی در مقابل افراطیت برزمند و زمانی هم با موضوع نبود امنیت جانی و مالی کلنجار بروند و از سویی هم در این فضای خفقانزا دست از اطلاعرسانی نکشند.
خبرنگاران خون دادند تا مستقل بمانند. اما مثل اینکه این قربانی گرفتنها از دامن خبرنگاران دست بردار نیست و انگار دولت هم هیچ مسؤولیتی در قبال این همه خونریزی عهدهدار نیست.
در کمتر از دو ماه سال روان شش خبرنگار در کشور جانشان را از دست دادند و از این روی عملکرد دیگر خبرنگاران و حتی گروههای دیگر جامعه مثل فعالان مدنی را نیز تحت تأثیر میگذارد. آن هم در صورتی که عاملان این ترورها تعریف مشخصی نداشته باشند. دولت میگوید ترورهای هدفمند خبرنگاران کار طالبان است اما طالبان قبول ندارد و در عوض مسؤولیت آنرا داعش به عهده میگیرد.
امرالله صالح عامل ترور یما ساوش را طالبان میداند، مقامهای استخباراتی افغانستان عامل حمله به رحمتالله نیکزاد را نیز طالبان قلمداد کرده و مسؤولیت تررو ملاله میوند را داعش به عهده گرفته است. با این حال، ذبیحالله مجاهد سخنگوی طالبان در صفحه توییترش کشته شدن خبرنگاران را محکوم کرده و ترور خبرنگاران توسط طالبان را رد کرده است.
این ابهام دولت، خبرنگاران را نیز سردرگم کرده است. و خبرنگاران دقیقاً نمیدانند با چه کسی طرف هستند و چرا کشته میشوند.
بنابه گفته نهادهای حمایت کننده رسانهها در افغانستان، دولت از کنار بیشتر پروندههای ترور و خشونت علیه خبرنگاران با بیتوجهی گذر کرده است.
طارق آرین، سخنگوی وزارت امور داخله کشور در نشستی در ماه میزان سال روان گفته بود؛ از سال 1380 تا اکنون 132 مورد قتل خبرنگاران در کشور ثبت شده اما به 30 مورد آن رسیدهگی صورت گرفته است. این یعنی در هر سال 2 تا 3 مورد قتل خبرنگاران پیگیری شده و بقیه موارد همچنان نا مشخص باقی مانده است.
میپذیریم که خبرنگاران و خبرنگاری نیز خلاهای خود را داشته، اما پاسخ آن آیا قتل و کشتار خبرنگار است؟
منطق مخالفت، کشتار و خنجر زدن نیست. عملی که در مقابل خبرنگاران صورت گرفته است، این را نشان میدهد که خبرنگاران کشور با دشمن ناسازگار روبرو هستند، حالا هر شخص و گروهی که باشد، رفتار خشونتبارشان از عقده و ناآگاهی سخن میزند.
تأمین امنیت کمترین کاری است که دولت باید برای خبرنگارن و مردم انجام دهد و در غیر این صورت پل ارتباطی بین دولت و ملت از بین خواهد رفت و آزادی بیان که جز دستآوردهای دو دهه اخیر دولت افغانستان است در ورطه نابودی قرار خواهد گرفت.